زنی به نام لی هارکر که مأمور افبیآی است و قدرت روشنبینی برخوردار دارد، مأمور بررسی چند قتل شبیه به هم میشود که در آنها پدری خانواده و خودش را کشته و نامهای از خودش به جا گذاشته با امضای «لنگدراز». چیزی که عجیب است این است که دستخط نامه با دستخط هیچیک از اعضای خانواده همخوانی ندارد. لی به این موضوع پی میبرد که در همه خانوادههای به قتل رسیده یک دختر ۹ ساله وجود دارد که روز چهاردهم ماه به دنیا آمده و همه قتلها شش روز قبل یا بعد از روز تولد دختر روی دادهاند. روزی لی در حال صحبت با مادرش کارت تبریک تولد رمزیای از لنگدراز دریافت میکند که به او هشدار میدهد افشای منبع رمز به قتل مادرش منجر خواهد شد.
پسر کو ندارد نشان از پدر
«لنگدراز» یکی از فیلمهای ترسناک مستقل موفق امسال سینماست که کارگردانی آن را آزگود پرکینز انجام داده. آزگود پسر آنتونی پرکینز، یکی از نمادهای سینمای وحشت، است که در فیلم «روانی» آلفرد هیچکاک نقش نورمن بیتس، قاتل زنجیرهای روانی، را بازی کرد و با این نقش در تاریخ سینما جاودانه شد.
آزگود برای نوشتن فیلمنامه از چند منبع الهام گرفته؛ به عنوان مثال، عروسکهای اهریمنی که باعثوبانی جنون پدران و کشتار خانوادههایشان میشوند برداشت آزادی از قتل دختری ششساله است. پرکینز در این باره گفته: «قتل این دختر ششساله پیش از کریسمس اتفاق افتاد. والدینش برای این دختر کوچولو عروسکی هدیه گرفته بودند که همقدوقواره خودش بود و یکی از لباسهای مجلسی او را به تن داشت. این عروسک در کارتنی در زیرزمین بود و کمی با جایی که او به قتل رسید فاصله داشت. کیفیت جنونآمیزی که این عروسک داشت نظرم را جلب کرد.»
کیج ترسناک
بعد از بازگشت موفقآمیز نیکلاس کیج به جریان اصلی سینما در چند سال اخیر، نقش لنگدراز یکی از بهترین نقشهایی است که او بازی کرده. اگر کسی از بازی نیکلاس کیج در این فیلم خبر نداشته باشد، بعید است که با دیدن او بتواند حدس بزند که کیج بازیگر نقش لنگدراز است. گریم کیج در این فیلم بسیار سنگین است و هیچ شباهتی به چهره واقعی خود او ندارد. کیج در مصاحبهای گفته: «این اولین و آخرین باری است که چنین نقشی را بازی میکنم. میدانم که پس از این فیلم بارها و بارها با من تماس خواهند گرفت تا نقش قاتلان زنجیرهای را بازی کنم؛ اما این کاری نیست که دوست داشته باشم انجامش بدهم. من خشونت را دوست ندارم و نمیخواهم نقش شخصیتهایی را بازی کنم که به دیگران آسیب میرسانند.»
مهارت عجیب کیج
جدا از مهارت کیج در بازیگری، چیزی که توجه پرکینز و صدابردار فیلم را جلب کرده توانایی کیج در تشخیص بالاترین و پایینترین حد صدا در زمان گفتن دیالوگهاست. پرکینز ماجرا را چنین توضیح میدهد: «پس از چند روز فیلمبرداری، مسئول ضبط صدا پیش من آمد و گفت: آز، من هرگز چنین چیزی ندیدم. وقتی صدای نیک را ضبط میکنم مثل همیشه حواسم به درجههای صداست. او وقتی صدایش را بالا میبرد درست تا سر حد بالاترین صدا بلند صحبت میکند؛ یعنی اگر یکی دو دِسیبِل صدایش بالاتر برود احتمالا خیلی سخت میشود از آن استفاده کرد و باید روی آن کار شود تا قابل استفاده شود. جاهایی که باید با صدای نرم و زمزمهوار حرف بزند درست تا پایینترین حد ممکن صدایش را پایین میآورد؛ بهطوری که اگر کمی آهستهتر حرف بزند نمیتوان از آن استفاده کرد. او دقیقا میداند که بالاترین و پایینترین حد صدا کجاست. این جنونآمیزترین چیزی است که من تا امروز در زندگیام دیدهام.»